از تصاویر کاغذی تا عکس دیجیتال
مروری بر سیر تحولِ عکاسی در کرمان؛
مجملا، حضرت شهریار کامکار از شدت قهر و غیرت، که لازمه سیاست و ریاست است، التزام از آقا محمدتقی حاکم کرمان گرفتند که شهر کرمان معمور و مسکون نباشد، مردمش در قریه فریزن که دو میل مسافت دارد توطن بجویند، بناءَ علیه مردم در حوالی باغات فریزن منزل ساخته سکنی نمودند. (احمدعلی خان وزیری ص 756)
چون منظور خان گیتیستان آن بود که کرمان و کرمانیان ضعیف شوند که دیگر جرات بر اینگونه جسارتها ننمایند، حکم شد ششصد خانوار از بلوکات کرمان کوچانیده به میاندوآب مراغه سکونت دهند، و به این خصوص محصلان غلاظ و شداد مأمور فرمودند. پس از ارتحال خاقان شهید، سیصد خانوار به سبب حب وطن به کرمان مراجعت نمودند و سیصد خانوار که در همانجا زراعت و شغل داشتند، متوطن شدند و حال تحریر که سنهی یک هزار و دویست و نودوسه است، دویست نفر سوار دارند که از دیوان جیره و علیق میگیرند و در ظل ظلیل حضرت شاهنشاه جلیل، ابدالله ملکه، به نهایت آسودگی میگذرانند . (همان ، ص754)
پس از انتقام جوییهای این و «خاقان گیتی ستان» در شهر کرمان که اکثریت قریب به اتفاق مردمش قتل عام ومابقی کور و آواره شدند باز قهر «حضرت شاهنشاه شهید» فرو نشست و شهر تا مدتها سوت و کور و ویرانه بود. این اولین باری نبودکه کرمان صحنه تاخت و تاز اقوام درنده خو و خونریز میشد؛ مردم این شهر همیشه تاریخ را یا درگیر ستیز قدرت طلبان بودهاند یا مشغول تعمیر ویرانگریها .
پیش از واقعهی آقا محمد خانی درسال 1209 ه.ق نایب السلطنه فتحعلیخان در ماموریتی برای تصرف کرمان، دختری از رابر به نام فاطمه خانم را به اسیری میگیرد که بعدها با به سلطنت رسیدن او لقب سنبل باجی گرفته، سوگلی شاه و تا جایی مورد علاقه او واقع میشود که در امور سیاست مداخلههای تأثیرگذار میکند. توجه فتحعلیشاه قاجار به وخامت اوضاع کرمان را تحت تأثیر این زن کرمانی او میدانند. (شرح مقاومت مردم رابر تا آخرین فشنگ و پس از آن فتح قلعه آن توسط نایب السلطنه و ماجرای ازدواج او با فاطمه خانم، مفصل و مکرر در کتابها و مقالات استاد باستانی پاریزی و دیگر پژوهشگران تاریخ قاجار آمده است از آن جمله: مجله یغما دیماه 1340، خاتون هفت قلعه ص 188، جغرافیای وزیری ص 142، فرماندهان کرمان 73 و... است)
فتحعلیشاه پسر عمویش ابراهیم خان ظهیرالدوله را ـ که که نسبتهای فامیلی نسبی و سببی دیگری هم با او داشته ـ به کرمان فرستاد. « در زمان حکومتش، ملک، امن و رعیت ایمن بود. بلوچستان را که تا آن زمان به تصرف حکام کرمان در نیامده بود یه تصرف درآورد. سرکشان را مطیع و منقاد نمود. ارگ شهر را عمارت خوب کرد. قیصریه و مدرسه و حوض و حمام که در سنهی 1230 بنا نهاده از عمارات ممتاز کرمان است. مزارع زیاد، خود و اولادش در حومهی شهر و بلوکات آباد کردند .[...] اولاد زیاد داشت، بعد از وفات او بیست و دونفر پسر باقی مانده [و همین تعداد دختر]، دره الاکلیل ایشان حاجی محمد کریم خان مقتدای شیخیه است در سنه 1225 متولد شده .» (شیخ یحیی احمدی . ص74)
شرح حال و زندگی حاج محمد کریم خان قاجار کرمانی در منابع مختلف و متعدد، خواندنی است. اما آنچه او را به تاریخ عکاسی کرمان ربط میدهد چاپ یکی از کتابهایش است بنام «ارشاد العوام».
میرزا حسین، برادر همسر حاج محمد کریم خان در ایام جوانی با مأموریت چاپ این کتاب رهسپار هندوستان میشود ؛ و«عکاسی» سوغات این سفر است برای کرمان.
این که بعدها عکاسان بومی دیگری به جز میرزا، در کرمانِ اواسطِ دورهی ناصری فعالیت میکردهاند نه تنها بعید نیست، حتی شواهدی موجود است که این احتمال را به یقین نزدیک میکند و در جای خود خواهد آمد . اما شهرت میرزا حسین بعنوان «عکاس » حضور چندبارهی او در میان جمع کسانی که مقابل دوربین قرار گرفتهاند، امضاء ناخوانای عکاس پشت یکی از این عکسها و در پشت عکسی دیگر از این دوره: « عمل محمد حسن»، فعالیت عکاسان دیگری را در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار در کرمان ثابت میکند.
عکسهای این دوره تصاویری هستند بر کاغذهای بسیار نازک چسبانده شده بر پایه مقوایی، که به شیوه کلودیون عکس برداری و به شیوه آلبومین چاپ شدهاند. اغلب این عکسها تک شخصیتی بوده و به مرور زمان بر تعداد حاضرین در عکسها افزوده میشود و در اواخر این دوره عکسهای پر جمعیت رواج بیشتری مییابد؛ گویی حضور افراد بیشتر در جمع مریدان، نشانی است بر تقدس و بلندی جایگاه شخصیتِ محوریِ نشسته در میان جمعیت.
عکسهای تک شخصیتی اوایل تاریخ عکاسی کرمان، بدون پرده پس زمینه و دکور، در موارد نادری با پرده ساده و همه در منزل اشخاص یا هرجای دیگری غیر از عکاسخانه خلق میشدهاند؛ اما با گذشت زمان پردههایی پشت سر افراد دیده میشود که گاهی به علت کثرت حاضران فقط پشت سر برخی از آنها را پوشش میدهد.
با تأسیس عکاسخانه در دورههای بعد ، دکور و پرده بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. حاجی آقا عکاس از پردههای نقاشی شده از نوع فرنگی استفاده میکند و در برخی موارد میز، گلدان، کتاب و قابهای عکسِ کوچکِ رومیزی به عکاسخانهها راه مییابد و البته پته و قالی کرمان که قبل از آن به پس زمینه عکس ها راه یافته بودند همچنان تا دورهی بعد پشت سر سوژه های برخی عکسها میمانند؛ بهخصوص عکسهایی که در خانههای شخصی و خارج از عکاسخانهها گرفته میشده است.
نگاه خشک و متعجب و گاهی از روی شرمِ سوژهها کمکم عادیتر ودوربین عکاسی آشنای خانوادهها و محافل کرمان میشود. اگر آثار عکاسان خارجی را در نظر نگیریم، سوژه اغلب عکاسان دورهی قاجارِ کرمان پرترهی اشخاص و عکسهای دسته جمعی است؛ جمعهای خانوادگی و یا گروههایی با عقاید نوظهور و در موارد بسیار اندکی عزاداری محرم.
به نظر میرسد اگرچه «خان» پسوند نام اغلب صاحبان عکسهاست، اماآنقدرها هم متمکن و شاید هم راغب نبودهاند که آلبومی حاوی تعداد زیادی عکس داشته باشند. آثار دورهی اول عکاسی کرمان به صورت تک عکس و به شکل منفرد نگهداری شدهاند. برای محافظت این عکسها از کاغذی از جنس کاغذ عکس پشت مقوای پایه آن چسبانده و تا روی عکس کشیده میشده است. تذهیب سنتیِ عکسها در دورهی قاجار، برای زینت عکس بزرگان و شخصیتهای مهم رواج داشته،(طهماسبپور. گفتگو) یک نمونه نفیس آن در موزه زردشتیان کرمان نگهداری میشود و سه نمونه تشعیرِ منحصر بفرد در مجموعه شخصی آقای امینیان وجود دارد. در دورههای بعد پاسپارتوهای آماده با طرحهای متنوع استفاده میشوند و در اواخر قاجار مرحوم حاجی آقا عکاس خود، قابِ عکسها را میساخته و ارائه میکرده است که اکنون یکی از شاخصههای شناسایی و انتساب عکسهای اوست . در این دوره کارت پستال ها و قابها اعم از آماده و یا دستساز متنوعاند. در آثار اوایل پهلوی پاسپارتوی عکسها تنزل یافته و کم کم از درجه اهمیت ساقط میشود.
به نظر میرسد حاجی آقا عکاس، موسس اولین عکاسخانه عمومی کرمان، لباس مناسب آن روزها و وسایل شخصی از جمله عصا و... را هنگام عکس گرفتن به سوژه هایش میداده است. کاری که تا دورههای بعد ادامه مییابد و جای عبا و دستار و تسبیح را کت شلوار و کراوات و ساعت میگیرد .
سقوط قاجار و ظهور پهلوی موضوع عکسهای تاریخی کرمان را متنوعتر میکند. جشنهای تاج گذاری رضا شاه شاید به تقلید از پایتخت و نیز تأثیر حضور نظامیان نظم و ترتیب خاصی مییابد؛ و به تبع آن عکسهای آن سالها. کشف حجاب با تجمع مردم کرمان در مسجد جامع مظفری و با حضور از روی اجبار و اکراه و سخنان کوتاه آیت الله میرزا محمدرضا کرمانی (ره) در عصر روز 17 دیماه 1314 رسمیت مییابد. حداقل دو عکاس مطرح آن روزگار، (مشکوه و مانی زاده) این واقعه را ازپشت بام مسجد و از دو زاویه ثبت کردهاند. حضور این دو عکاس علاوه بر اهمیت این تجمع، کاربردیتر شدن عکاسی در این ایام را میرساند. لزوم فعالیت عکاسان برای تهیه گزارش تصویری و ارسال آن به حکومت مرکزی فصل جدیدی از تاریخ عکاسی کرمان را رقم میزند. اغلب عکاسان کرمان در آن ایام ماموریت عکاسی از تجمعات، جشنها و مراسم کشف حجاب را داشتهاند و گاهی برای این منظور به شهرستانهای دیگر نیز سفر میکردهاند. در میان اسناد و نامههای اداری باقی مانده از آن دوران که در سازمان اسناد کرمان موجود است مواردی از این دست دیده میشود. تصاویر زیادی از آن زمان، اکنون در دسترس است.
فعالیت بانو طاهره مملکت خانم جانی در اجتماع آن روزها به عنوان اولین عکاس زن کرمانی، آغاز حضور زنان در عرصه عکاسی این شهر است؛ زنانی که گاهی همچون فاطمه خانم مانی زاده و بانو بیبی کوچک مجیدی و یا دیگران، دستیار ظهور و چاپ همسرانشان بودهاند و یا همچون شایسته خانم و صغری مرادزاده پشت دوربین حاضر میشدهاند. (تاسیس دانشکده های هنر و نیز انجمن سینمای جوان و از سویی الزام نظام جمهوری اسلامی بر حضور عکاسان زن در آتلیههای عکاسی به منظور حفظ موازین شرعی فعالیت زنان در عرصه عکاسیِ بعد از انقلاب را پر رنگتر میکند.)
در سال های پایانی قاجاریه و اوایل پهلوی عکاسی کرمان از انحصار عکاسان شیخی خارج میشود و در کنار تنها آتلیه عکاسی آن زمان (متعلق به حاجی آقا عکاس) عکاسخانههای دیگری تاسیس شده و به رقابت میپردازند.
شیوههای عکس برداری، نورپردازی، روتوش، رنگ آمیزی، مونتاژ و... عرصه این رقابتهاست و از سویی ابزارهای جدید عکس برداری و ظهور و چاپ، چهرهی عکسهای این دوران را کاملا متفاوت میکند.
تشکیل تشکلهای صنفی، اجتماعی، سیاسی و افتتاح طرحهای عمرانی، خارج از عکاسخانهها، عکسهای عروس و داماد و جشن تولدها در آتلیهها موضوع جدید عکاسی آن دوره است. به بازار آمدن دوربینهای کوچکتر عکاسی و امکان حمل و نقل و از طرفی استفاده از آن توسط افراد آماتور سبب خلق عکسهای با ارزش در این دوره میشود. دوربین عکاسی همچون کامپیوترهای خانگی در زمان ما ابزار سرگرمی و تفنن جوانان و گاهی کودکان خانوادههای متمکن شده، در میان عکسهای این افراد گاهی رویدادها و تصاویر ارزشمند تاریخی یا اجتماعی و سیاسی دیده میشود. تصاویری که اجتماع آن روزها به خصوص مدارس، محرم و هم ابنیه تاریخی، سیمای شهر و مشاهیر کرمان را در برمیگیرد. دیدن بقعه شاه نعمت الله ولی یا باغ شازده ماهان از نگاه نوجوانی در هشتاد سال پیش لذت بخش است؛ و یا ثبت هرچند ناشیانهی مراسم عروسی مدیر انگلیسی دبیرستان مرسلین در تنها کلیسای شهر، که اکنون تخریب شده است، توسط دانشآموزش.
عکاسخانه مرحوم نصرالله گنجعلیخانی به رغم آن که صرفا عکس های فوری میگرفته و از نظر تجهیزات و طبعا کیفیت عکسها به همکاران هم دورهاش نمیرسیده است، در جای خود مفصلتر خواهم گفت که به جز حضور اولین عکاس زن، البته ازنوع حرفهای، یک ویژگی حائز اهمیت دیگر داشته است: از میان معدود شاگردان گنجعلیخانی یکیشان تأثیرگذارترین عکاس نسل بعد این عرصه در کرمان میشود. عکاسخانهای که مرحوم علی گلشن مستقلا تاسیس میکند علاوه بر آن که مجهزترین زمان خودش بوده محل آموزش اغلب عکاسان معتبر نسل بعد تاریخ عکاسی کرمان است. قریب به اتفاق عکاسان دیروز کرمان یا شاگرد گلشن بودهاند یا شاگرد یکی از شاگردان او. امکان حضور روتوشکاران برجسته و با تجربهای چون ظهیر السلطان و امیر خیراندیش و تربیت شاگردانی در این زمینه چهرهی عکاسی پرتره کرمان را روتوش میکند و این تأثیر را در عکسهای این نسل عکاسان کرمان آشکارا میتوان دید.
عکاسی در دوره پهلوی دوم چندان تحولی نمییابد به جز آن که مانند هر جای دیگری پیش از پیش همگانی شده و در دسترس عموم قرار میگیرد.
انقلاب اسلامی و رویدادهای مربوط به آن را در کرمان اگرچه عکاسان حرفهای آن سالها ثبت نمیکنند، (البته به جز آقای سلطانی بواسطه وظیفه خبرنگاریاش) اما از چشم و دوربین عکاسان آماتور دور نمیماند، که بحثی مفلتر میطلبد. «عکاسی جنگ» نیز با دوربینهای رزمندگان شکل میگیرد و در واقع عکاسان حرفهای آن ایام در ثبت این دو رویدادِ تاریخ معاصر نقش چندانی ایفا نمیکنند. البته مظفر طاهری و مجید شیخ بهایی از عکاسان انقلاب و حمید معین الدین از عکاسان جنگ، بعدها حرفهی عکاسی را برمیگزینند.
بررسی همه جانبهی عکاسی این دوره خود فرصتی دیگر میطلبد.
انجمن عکاسان کرمان در بدو تاسیس ناکام و به حالت تعلیق درمیآید. اهداف موسسان این انجمن بیشتر حول عکاسی هنری و با نگاهی فراتر از امور صنفی و حرفهای بوده است؛ چه آن که تشکیلات صنفی عکاسان کرمان تحت عنوان اتحادیه در دورهی پهلوی شکل یافته و به کار خود میپرداخته است. انتشار کتب و نشریات تخصصی عکاسی در سطح ملی، تشکیل و فعالیت انجمن سینمای جوان کرمان، تحصیل دانشجویان کرمانی در رشتههای هنری دانشگاهها و به خصوص تأسیس دانشکدهی هنر دانشگاه شهید باهنر تعریف جدیدی از هنر عکاسی و جریان جدیدی را موازی با عکاسی سنتی و حرفهای کرمان در این عرصه شکل میدهد. برگزاری اولین نمایشگاه مظفر طاهری با 100 قطعه عکس از سوژههای متنوع مربوط به کرمان در موزه هنرهای معاصر صنعتی، به عنوان اولین نمایشگاه انفرادی عکس در استان کرمان را شاید بتوان نقطه آغازین و نمود این جریان دانست. مردم کرمان از آن پس کم و بیش نمایشگاههای عکس در سطوح مختلف را شاهد بودهاند و جنبههای مختلف این هنر_صنعت را دیدهاند. تحصیل تعداد قابل توجهی از جوانان کرمانی در رشته عکاسی دانشگاههای پایتخت می توانست بر این جریان تأثیرگذار باشد اما عدم بازگشت اغلب آنها این تأثیر را کم رنگ کرده است.
ظهور دیجیتال در سالهای اخیر هر دو جریان سنتی (حرفهای) و نوینِ عکاسی ِ دورهی معاصر کرمان را تحت تأثیر قرار داده است. درنتیجه سهلالوصول بودن عکس و تولید انبوه آن اگرچه تعداد عکاسان، به لحاظ کمّی رو به فزونی نهاده، در این میان استعدادهایی نیز فرصت نمود و معرفی یافتهاند؛ اما سر برآوردن قارچ گونهی عکاسیهای دیجیتال در هر کوچه و خیابان نفس کهنهکاران این میدان را گرفته و اغلب آنها را به بازنشستگی اجباری کشانده است. نسل قدیمترِ عکاسی بهندرت توان رقابت با این پدیده را داشتهاند و اکنون آتلیههایشان یا پارچهفروشی شدهاند یا سوپرمارکت؛ جوانترهایشان اما تلاش کردهاند از قافله پرشتابِ دیجیتال عقب نمانند؛ اما تعداد کثیر دیجیتالیهای کمتجربه و ناآشنا به فنون عکاسی و از سویی سرعت ارائه و نرخ پایین اینگونه عکسها به نظر میرسد ذائقهی مردم را همتغییر داده است. این در حالی است که از گذشتهی دورتر تا نهچندان دور، اگر کسی نیاز فوری بهعکس داشت به عکسخانههایی که این امکان را داشتند مراجعه میکرد و عکسهایی با نورپردازی و روتوش مناسب موردتوجه خواست عموم بود
- ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
- 3796
- اخبار فرهنگی