امیدوارم جایزهٔ فجر را بگیرم
از یدالله شادمانی در سی و هفتمین جشنواره فجر در کرمان تقدیر شد
بیشک یدالله شادمانی بازیگر کرمانی سینما، یک پدیده در عرصهٔ بازیگری سینمای کشور محسوب میشود. هنرمند بیادعا و بیحاشیهای که با وجود اینکه در سن 60 سالگی وارد عرصهٔ بازیگری سینما شد اما حضور او موقت و گذرا نبود، به طوری که وی از سال 1390 تاکنون در بیش از 18 اثر سینمایی و 8 سریال تلویزیونی و ... به ایفای نقش پرداخته است. یدالله شادمانی اگر چه دیر وارد سینما شد، اما سالهای زیادی است که دارای سابقهٔ فعالیتهای تیاتری میباشد. او متولد سال 1331 و بازنشستهٔ آموزش و پرورش است و به گفتهٔ خودش از کودکی سودای بازیگر شدن را از همان کودکی در سر داشته است. فیزیک بدن و چهره و شیوهٔ بازی او دلنشین و موثر است و همین موضوع در کنار تلاش و پشتکار مثال زدنیاش باعث شده که بازی او مورد توجه قرار گیرد و کار کردن با فیلمسازان مطرحی را تجربه کند. شادمانی طی نزدیک به 8 سال کار حرفه ای کارنامه نسبتا پر و پیمان و قابل دفاعی داشته است.
از فیلمهای مطرحی که او در آنها به ایفای نقش پرداخته میتوان به «تنگه ابوغریب»، «شیار 143» ،«خسته نباشید»، «ممیرو»، «حبیب آقا»، «سه ماهی»، «آذر» ، «شهدخت،پرویز و دیگران»، «ما همه با هم هستیم»، «پنج تا پنچ»، «غلامرضا تختی» و... اشاره کرد. از یدااله شادمانی در مراسم اختتامیهٔ سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در سینما شهر تماشا کرمان تقدیر شد. مصاحبهای کوتاه با او را بخوانید:
داستان از کجا شروع شد و چی شد که وارد تولیدات حرفه ای سینما شدید؟
واقعیت این است که ورودم به تولیدات حرفهای ناخواسته و بدون برنامهریزی بود. من درفیلمی به نام«مرادو» به کارگردانی مجتبی صفرعلیزاده مشغول بازی بودم که احسان عبدیپور که برای تهیه فیلم سینمایی توریست از بوشهر به کرمان آمده بود و برحسب اتفاق گزارشی را که تلویزیون مرکز کرمان درباره ساخت فیلم «مرادو» تهیه کرده بود، دیده و از کار بنده خوشش آمده و دعوتم کرد به همکاری در فیلم «توریست» و این سر آغاز ورود من به سینما محسوب میشود، زیرا بعد ازمدت کوتاهی از نمایش فیلم تلویزیونی «توریست» آقایان افشین هاشمی و محسن قرائی برای ساختن فیلم «خسته نباشید» وارد کرمان شدند و من را جهت نقش مقنی انتخاب نمودند که اتفاقا به جهت حضور در این فیلم در جشنواره فجر سال91در کنار بازیگرانی مثل : رامبد جوان، محمدرضاشریفینیا، بهرنگ علوی و.. نامزد جایزه نقش مکمل بازیگر مرد و کاندید سیمرغ شدم و همین امر موجب شد که بازی بنده به چشم بیاید و پس از آن مرتب از سوی دیگر کارگردانان سینما دعوت به کارشوم و این حضور خود در عرصه بازیگری سینما را در درجهٔ اول لطف خداوند میدانم و درمرحلهٔ بعد مدیون همدلی صمیمانه و تشویق افراد خانواده به خصوص همسرم.
آیا هیچ وقت در دورانی که با تیاتر و فعالیتهای آموزشی و ... مشغول بودید فکر میکردید که یک روز وارد حیطهٔ حرفهای بازیگری سینما بشوید؟
به هیچ وجه فکرش را هم نمیکردم که روزی بتوانم در سطح حرفهای در سینما به عنوان بازیگر فعالیت کنم بهخصوص که دوران جوانی را هم سپری کرده بودم. اما گاهی باید به شانس و قرار گرفتن در زمان و مکان مناسب ایمان داشت گرچه هنوز به نظرم عنایت خداوند به من مهمترین عامل موفقیت من بوده است.
با توجه به اینکه شما در میان سالی وارد عرصه بازیگری شدید چه عاملی رو باعث ورود و ماندگاری خودتان به سینما میدانید؟
باید صادقانه بگویم در مرحلهٔ اول عشق و علاقه به بازیگری که از زمان کودکی در وجودم بود و باور کنید تمام فعالیتهایی که قبل از ورود به سینما انجام دادم با عشق و علاقه فراوان بود. گرچه باید به این نکته نیز اشاره کنم که به دور از هرگونه تکبر و تفرعنی، به گفته دوستان صاحب نظر، بنده استعداد بازیگری داشته و دارم و همواره تلاش خود را بکار میبرم که در نقشهایم هرچند کوتاه، تمام توانم را صرف کنم. همین دو نکته در کنار تشویق کلیه افراد خانواده حتی فامیلهای دور و نزدیک و از همه مهمتر همسر و فرزندانم تا کنون باعث حضور و تدوام من در سینما شده است.
رمز ماندگاری یک بازیگر به نظر شما در چیست؟ چه بسا برخی بازیگران در محدوده زمانی مشخص در سینما حضور داشتند و الان نام و نشانی از آنها نیست؟
نظر شخصی بنده این است نه تنها در حرفهٔ بازیگری بلکه در هر شغل، کار و هنری دیگر رمز ماندگاری و موفقیت به چند چیز بستگی دارد: اولا اینکه انسان نباید فراموش کند که به هر چه رسیده و یا دارد خواست خدا بوده و هست. دوم به هر مرحلهای که رسید مغرور و متکبر نشود و گذشتهٔ خود را فراموش نکند چون غرور و کبر باعث نابودی میشود، فواره چون بلند گشت سرنگون شود. سوم اینکه طمع نداشته و حریص و زیادهخواه نباشد و تعادل و میانهروی را در کارش پیشهٔ خود سازد. و آخرین نکته اینکه به کار خودش عشق بورزد و با تمام توان وعشق و علاقه کارش را ادامه دهد. و به قولی کم فروشی نکند.
با توجه به علاقه فراوان قشر کثیری از جوانان به بازیگری، توصیه شما به عنوان کسی که به عنوان یک بازیگر در عرصه سینما مشغول هستید برای این علاقهمندان چیست؟
به نظر من با وجود همه مشکلات امروز جامعه ما هنوز درس خواندن و ادامه تحصیل در هر زمینهای اولویت اول می باشد. زیرا هر چه سطح معلومات و آگاهی فرد بالاتر برود مطمینا پیشرفت در آن زمینه بیشتر و بهتر خواهد بود. پس بهتر است نوجوانان و علاقمندان به بازیگری در مرحلهٔ اول در این رشته در دانشگاه تحصیل کنند و یا با شرکت در کلاسهای آموزش تیاتر در آموزشگاههای معتبر که مربیان متخصص و با تجربه ای دارند، سطح علمی خود را ارتقا دهند. پس از آموزش، کسب تجربه و اجرا عملی از اهمیت بالای برخوردار است، بنابراین بهتر است در تیاترها شرکت نمایند و بازی کنند تا با بروز توانمندیهای خود کم کم امکان ورودشان به عرصه سینما و تلویزیون هموار گردد. که البته درکنار آموزش علمی و کسب تجربه، عشق، علاقه، صبر و پشتکار از اهمیت بالایی برخوردار است.
چه دورنمایی برای فعالیت خود به عنوان بازیگر در سینما متصورید؟
انسان با امید زندگی میکند و اگر امید نداشته باشد با مرده هیچ فرقی ندارد پس من هم امید دارم بالاخره سیمرغ بلورین جشنواره فجر را تصاحب کنم و با این آرزو سعی میکنم با مطالعه و دقت در شیوهٔ کار و نحوه اجرای بازیگرانی که به موفقیت رسیدند و همچنین توجه در ویژگیهای هر نقش بر طبق نظر وخواستههای کارگردان تمام سعی خود را بکار میبرم که نقشم را به بهترین شکل ایفا کنم.
بزرگترین معضل موجود در سینمای ایران به خصوص در عرصه بازیگری بهنظر شما چیست؟
نادیده گرفتن بازیگران استانی و شهرستانی و واضحتر بگویم به حساب نیاوردن این هنرمندان و ارزشی برای کار آنها قائل نشدن. انگار که حضور در تهران و مرکز مزیت و امتیاز است. البته فکر میکنم در سالهای جاری این مشکل کم کم دارد حل میشود، زیرا برخی تهیه کنندگان و فیلمسازان سعی میکنند که در صورت ساخت اثر خود خارج از تهران از هنرمندان بومی همان منطقه بهره بگیرند. اما نقدی که هنوز وارد میباشد این است که تهیه کننده و کارگردان نباید قابلیت بازیگر را صرفا به جهت شهرستانی بودن آن نادیده بگیرد و این مسِاله را در میزان پرداخت دستمزد ودادن نقش دخالت دهد.
یکی از بهترین و بدترین خاطرات شما در مدت فعالیتتان را برای خوانندگان ما تعریف کنید؟
کارها و پروژههای سینمایی به جهت دور هم بودن تعداد زیادی از افراد در زمانهای نسبتا زیاد پر از خاطره است برای بنده چون به کار بازیگری بیاندازه عشق میورزم به لطف خدا هیچ خاطره تلخی وجود نداشته است زیرا به نظرم تلخترین خاطرات هم گاهی شیرینیهای خاص خود را دارد. پس هیچ خاطره تلخی بدان معنی ندارم اما فقط در فیلم سینمایی «ممیرو» به کارگردانی آقای هادی محقق بسیار سختی کشیدم چون نقشم بسیار سخت بود و یک سکانس دارد که من از گردن به پائین فلج هستم و مورچههای درشت که نیش میزنند و به قولی گاز میگیرند را روی صورت میریختند، حرکت مورچهها روی پوست بدنم از یک طرف رعشه در اندامم انداخته بود ودرد و سوزش گاز گرفتن آنها از سوی دیگر و من همچون در فیلم نقش فرد فلجی را بازی می کردم به ظاهر باید طوری وانمود می کردم، بدون هیچ لرزش و عکس العملی، که یعنی قادر به حرکت و دور کردن آنها نیستم این سکانس واقعا برایم سخت بود و خیلی اذیت شدم.
و اما شیرینترین خاطرهٔ بنده مربوط میشود به فیلم سینمایی شیار143که قرار شد در کنار ایفای نقشم به عنوان مشاور لهجهٔ کرمانی با آقایان مهران احمدی و سامان صفاری و خانمها مریلازارعی، گلاره عباسی، مهیا دهقان و.. لهجه کرمانی را با این هنرمندان کار کنم تا کرمانی صحبت کنند. اولین جلسه خانم مریلا زارعی از من خواستند یک جمله کرمانی بگویم که آنها متوجه معنی آن نشوند. من هم گفتم: یکروزی یک کرمانی با ماشین خودش میاد تهران وقتی میخواسته ماشین خود را پارک کند همزمان یک تهرانی هم از مقابل وارد همان محل میشود که در نتیجه دو تا ماشین سر بهسر وارد و راه ورود هر دو مسدود میگردد، راننده کرمانی سرش را از شیشه ماشین بیرون آورده و فریاد میزند: نه ملم نه ملم بلی...
که خانم زارعی هاج و واج به من نگاه میکرد و گفت اینها چی بودند گفتی و همگی خنده مفصلی کردند و جالب است بدانید در طول پروژه که حدود دو ماه طول کشید خانم زارعی مرتب تکرار میکردند و میخندیدند وجالب است ایشان همان سال پس از گرفتن سیمرغ در مصاحبه خود اعلام فرمودند که من دریافت اینجایزه را مدیون یدالله شادمانی هستم و اینبرمیگرد به نکتهای که عرض کردم بهترین راه پیشرفت افتادگی و مغرور نشدن است.
حرفی مانده که نپرسیده باشم و شما بخواهید بگویید؟
کرمانیها و هنرمندان این دیار بسیار فروتن و بیریا هستند که این ویژگی بسیار مثبتی است در دنیای امروز اما باید به این نکته توجه کرد که هنرمند باید شان و جایگاه خود را بشناسد و به قول معروف قدر خودش و هنرش را بداند. بهرحال از صمیم قلب برای شهر کرمان و مردمان با صفای آن آرزوی بهترینها را دارم که مطمئنا شایسته بهترینها هستند. از شما و همکارانتان نیز بابت توجه و فرصتی که در اخیار بنده گذاشتید، کمال تشکر را دارم.
علیرضا فدایی کرمانی
- ۱۳۹۷/۱۲/۰۴
- 7036
- اخبار هنری