حس خوب همصنف بودن!
مروری بر نمایشگاههای عکاسی گالریهای کرمان در سال 97
امسال نمایشگاههای عکاسی در گالریهای خصوصی رونق خوبی داشت که اگر بخواهم مروری به آنها بکنم حضور دو عکاس خارجی "فاطیما حسینی" عکاس افغان در گالری آزاد و "فرانسوا" عکاس فرانسوی در گالری یادگاران ازاتفاقات خوب امسال بود که میتواند سرآغاز حضور عکاسان دیگری باشدتا فرصت دیدن آثار آنها برای علاقهمندان کرمانی از نزدیک فراهم شود هر چند مدیران هر دو گالری توقع بیشتری از استقبال داشتندکه برنیامدن این توقع در کرمان دیگر عادی شده است.
یکی دیگر از نمایشگاههای خوب سال گذشته نمایشگاه عکسهای برگزیده مطبوعات سال 96 بود که در گالری آزاد با همکاری انجمن صنفی عکاسان مطبوعات ایران برگزار شد. این اتفاق که نمایشگاهی از یک رویداد مهم عکاسی یعنی انتخاب عکس سال مطبوعات ایران بود برای اولین باربه کرمان آمد. این نمایشگاه که به مناسبت روز جهانی عکاسی برگزار میشد در کنار دو کارگاه عکاسی مستند با حضور "محسن راستانی" و "حسن غفاری" تنها سهم کرمان از روز عکاسی بود. نمایشگاه که به گفتهی شیما هاشمی مدیر گالری مورد استقبال قرار گرفت اما او نیز از همان درد همیشگی عدم حضور عکاسان در نمایشگاه و کارگاهها شاکی بود. شاید دلیل این همان نداشتن انسجام و جمع واحد عکاسی باشد که سالهاست در کرمان تکرار میشود. هنوز در کرمان وقتی مراسم عکاسی یا کارگاه یا نشستی است تعداد عکاسان حاضر به انگشتان دست هم نمیرسد. و این بزرگترین ضعف است؛ چرا وقتی دریکی از مهمترین اتفاقات عکاسی سال "مریم زندی" عکاس مطرح مستند به کرمان میآید چند عکاس بیشتر در سالنی که پر هم نشده باید باشند؟ مگر هرکدام از ایشان چقدر میدانند که نیاز نمیبینند تا پای صحبت عکاسی با سابقه بنشینند؟ اگر منفعتی در کار باشد همه عکاس و استادند؛ ولی در نشستها انگار کرمان عکاس ندارد. همیشه به بچه های تیاتر حسرت میخورم درست است که گروههای مختلف دارند و هر گروه اجرای خود را دارد و با هم رقابت دارند ولی بارها دیدهام که برای نشست و کارگاه تیاتر چقدر همراه هم هستند و سالن پر از تیاتریها میشود؛ حس خوب هم صنف بودن و همراه بودن چرا در عکاسی نیست، بعد از چندین سال خود من هنوز حسرت حضور در سالنی پر از عکاس کرمانی به دلم مانده؛ مگر مریم زندی عکاس کوچکی است؟ تازه عکاس کوچکی هم باشد، بحثاش و حرفاش که درباره عکاسی است؛ چرا نمیآیید تا جریان عکاسی و گفت وگو درباره عکاسی شکل بگیرد. کرمان دانشکده هنر دارد ولی همان دانشجو هم نمیآید و زشتتر اینکه مریم زندی دربارهی حضورش در کرمان میگوید: بدترین برنامهام نشست دانشکده هنر بود دانشجوها خنثی و بیتفاوت بودند. این درد بزرگ هنر کرمان است؛ البته شاید بگویند ما رشته عکاسی نبودیم؛درست است، ولی دانشجوی هنرکه هستید و واحدهای عکاسی هم داریدمگر خیلی از عکاسان مطرح رشتهی عکاسی بودند؟ امیدوارم روزی در کرمان رشته عکاسی هم بیاید که دیگر دنبال بهانهها نگردیم و شاید هم بتواند این رخوت جامعه عکاسی را تکانی بدهند. البته شاید...!نبود مخاطب جدی عکاسی بزرگترین ضعف در نمایشگاههای متعدد عکاسی امسال بود که همان روند سالهای قبل را طی کرد فقط تک نمایشگاههای خوب از عکاسان کرمانی مثل نمایشگاه زمستان در گالری یادگاران توانست حداقل به کرمانیها بگوید هنر عکاسی هم وجود دارد اگر بخواهیم خیلی دقیق شویم میبینیم کلاس عکاسی و آموزش عکاسی در کرمان زیاد است، ولی نمیدانم خروجی اینها کجاست و چرا اینها مخاطب برنامههای عکاسی نیستند.
در کنار همه این کمبودها امسال دو کتاب عکاسی ازدو پیشکسوت عکاسی منتشر شد که اتفاق مثبتی بود کتاب ناموران کرمان که عکسهای "مظفر طاهری" عکاسباشی کرمان را از هنرمندان کرمان نشان میداد بعد از سالها که منتظر دیدنش بودیم منتشر شد و او هم در مراسم رونمایی کتاب از عدم حضور بیشتر کرمانیها گله کرد و این بیتفاوتی آنجا هم خودش را نشان داد؛ دیگر اینکه محمد اسلامی هم عکسهای کرمانش را منتشر کرد تا بدانیم و خوشحال باشیم که کرمان هم عکاسانی دارد که دغدغهی شهرشان را دارند و میتوانیم به همین حداقلها دلخوش باشیم.نمیدانم الان که به آخر مرور سال رسیدیم شما چه حسی دارید. میدانم خیلی گله کردم اما هنوز خیلیها را هم نگفتمو نمیدانم تا کی باید از این حرفها بزنم؛ فقط امیدوارم روزی عکاسان کرمان را در یک کادرو در یک سالن به صورت پانوراما ثبت کنم واز حس خوب در کنار هم صنف بودن لذت ببرم.
- ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
- 3580
- اخبار فرهنگی